شنبه 21 آذر 1394

امشب شاید فرصت خوبی باشد برای تأمل، تفکر

مشب کافی است تنها چشم دل بازکنی تا ببینی چگونه عشق و رأفتش سرتاسر عالم را در آغوش گرفته و نوای عاشقی و دلدادگی به حریم یار را در گوش عالمیان زمزمه می‌کند.

همگان در این شب حزن‌انگیز که عزادار از دست دادن امام مهربانی‌ها، حضرت رضا (ع) هستند، به سوی بارگاهش می‌شتابند تا عرض ارادتی کنند و سلامی، سلامی به خلوص باران رحمت الهی که قلب مرده را زنده می‌کند و روح گناهکار را پاک.

او که شهره رأفت و مهربانی است و هر انسان از ره رسیده‌ای می‌داند که از خوان نعمتش بی‌بهره نخواهد ماند، او که همواره نه تنها ضامن آهو بلکه ضامن و حمایت‌گر هر زائر و مجاوری است که دست نیاز به سوی درگاهش دراز می‌کند.

سال‌ها و قرن‌هاست که حرم مطهر و سراسر عشق نور هشتم، مأمن و ملجا تمام درددیدگان و رنج‌کشیدگانی است که از سراسر این عالم به سویش می‌آیند تا او شنونده دردها و حلال مشکلاتشان باشد زیرا به رأفت و مهربانی‌اش امید دارند.

زمانی که به آستان مقدس رضوی می‌رسی، دست بر سینه می‌گذاری، زمزمه «السلام علیک یا علی‌بن موسی الرضا (ع)» بر لبانت جاری می‌شود و اشک، میهمان چشمانت و آقایمان چه زیبا می‌گوید که به بارگاهم داخل شو ای رهرو رضوی.

زیاد گفته‌اند و شنیده‌ایم از مهربانی حضرت، از ضمانتش، از غریب نوازی‌اش، حال که او خود غریب است و در غربت جاهلیت عصر مأمون در خاک پاک توس جای گرفت.

اما در این شب که همه می‌خواهیم ما باشیم و امام هشتم و مهربانی‌اش، کمی سر بگردان و به گوشه و کنار همین شهر پر از هیاهو، همین شهر رنگارنگ که هر گوشه‌اش قصه‌ای دارد، قصه‌هایی پر غصه که شاید تو بتوانی با پیروی از راه امامت، کلیدی باشی بر قفل مشکلات، مشکلات کسانی که شاید هر روز از کنارشان می‌گذری و با چشمان سر، دغدغه را در سیاهی نگاهشان می‌بینی.

امشب شاید فرصت خوبی باشد برای تأمل، تفکر و آغازی برای مثل «او» بودن، مثل حضرت رضا (ع) بودن، شاید این روزها کمی بیشتر نیاز باشد تا ذره‌ای از مهربانی حضرت را درونت بپرورانی، نگاهت را عمیق‌تر کنی و بشتابی به کمک آنهایی که در همین گوشه و کنار، شاید مجاور خانه‌ات چشم به یاری‌ات دارند و امیدوارند.

می‌گویند خداوند دوست دارد بندگانش وسیله‌ای برای کمک به یکدیگر باشند، امشب و امشب‌ها، تو وسیله‌ای باش برای یاری‌رساندن